سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  پر افتخارترین باشگاه در اروپا
آن را که نانخور کم است یکى از دو توانگرى‏اش فراهم است . [نهج البلاغه]
وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
159600
بازدیدهای امروز وبلاگ
29
بازدیدهای دیروز وبلاگ
142
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
پر افتخارترین باشگاه در اروپا
اسماعیل منیری
سلام ، ممنونم از ورودتون به وبلاگم امیدوارم لحظات خوبی رو سپری کنید...نظر یاذتون نره... اینم ID من ...apaha_m....
لوگوی وبلاگ
پر افتخارترین باشگاه در اروپا
بایگانی
تابستان 1387
پاییز 1387
پیوندهای روزانه

اس ام اس های خواندنی ...خیلی جالبه یه سر بزنید.... [64]
شوق پرواز [63]
سراچه خیال [98]
وبلاگی برای عاشقا [159]
عکسها و مطالب جالب [63]
سخن دل [66]
لاسجرد و لاسجردیها [238]
کیفهای خوشگل خوشگل [52]
[آرشیو(8)]

اوقات شرعی
لینک دوستان

وبلاگی واسه عاشفا

لوگوی دوستان


موسیقی وبلاگ
اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   اسماعیل منیری  

عنوان متن سش یکشنبه 87 شهریور 17  ساعت 10:13 صبح




من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید


فصل گل میگذرد همنفسان بهر خدا
بنشینید به باغی و مرا یاد کنید


یاد از این مرغ گرفتار کنید ای مرغان
چون تماشای گل و لاله و شمشاد کنید


هر که دارد ز شما مرغ اسیری به قفس
برده به باغ و به یاد منش آزاد کنید


آشیان من بیچاره اگر سوخت? چه باک
فکر ویران شدن خانهء صیاد کنید


شمع اگر کشته شد از باد مدارید عجب
یاده پروانهء هستی شده بر باد کنید


بیستون بر سر راه است، مباد از شیرین
خبری گفته و غمگین دل فرهاد کنید


جور بیداد کند، عمر جوان کوتاه
ای بزرگان وطن، بهر خدا داد کنید


گر شد از جور شما خانهء موری ویران
خانهء خویش محال است که آباد کنید


کنج ویرانهء زندان شد اگر سهم بهار
شکر آزادی و آن گنج خدا داد کنید

شاعر: ملک الشعرا ( بهار )

  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   اسماعیل منیری  

عنوان متن شس یکشنبه 87 شهریور 17  ساعت 10:12 صبح





در فصل گل چو بلبل مستم به جان گل
بلبخند می زنم چو بیابم نشان گل

در جشن باغ خنده ی گل را عزیز دار

شادی گزین که دیر نپاید زمان گل

در بستری ز عطر بخواباندت به ناز

یک شب اگر به باغ شوی میهمان گل

گل را مچین ز شاخه که گریان شود بهار

با گل وفا کنید شما را به جان گل

آغوش خویش بستر بلبل کند ز مهر

ای جان من فدای دل مهربان گل

وقتی تگرگ می شکند جام لاله را

از داغ او به گریه فتد باغبان گل

گوید که عمر می گذرد با شتاب باد

بشنو حدیث رفتن خود از زبان گل

گر عاشقی بیا و ببین لطف عشق را

شبنم چه نرم بوسه زند بر دهان گل

الماس دانه دانه ی شبنم به گل نگر

بس دیدنیست چهره ی گوهر نشان گل

دست بهار گوهر باران صبح را

همچون نگین نشانده چه زیبا میان گل

به به چه دلرباست که ماهی در آفتاب

زلف بلند خویش کند سایبان گل

کو شهرزاد عنچه لبم در شب بهار ؟

تا بشنوم به بوسه از او داستان گل


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   اسماعیل منیری  

عنوان متن ش یکشنبه 87 شهریور 17  ساعت 10:11 صبح

ازهمه کس بریده ام  تا  به خدا رسیده ام

مهربشر نمی خرم رحمت حق چودیده ام


نازترین  نیا زها   ، بودن  با  نیا ز  بود

من به  اله  بی نیاز با  دل خود  رسیده ام


شاکرلطف حق منم، تا که به خدمتی رسم

اوکه جوازعالم است من به کجا رسیده ام


مکتب ومدرسه  ترا  ،  پیرمغان ز او ترا

من که زجام این جهان به منتهی رسیده ام


من چه غرورکرده ام؟ریشه دوانده دردلم

خود ارنی ولن تری  زگوش اورسیده ام


قامت بی ساز  دلم  در قلمت  حصار شد

ای شه بی حصرونفر تا نگهت رسیده ام


مرشد حق من تویی،واسطه را من چکنم

موج طراوتم دهی من به جرس رسیده ام


گله بی رقیب را ، حمله گرگ ومیش را

من چه نهایتش دهم تا به خمت رسیده ام


کس نشمردمرحمت،روح جهانی ای حمد

ازکه سراغ گیرمت،من به خودت رسیده ام


من  به تمنای  تو دل تا به هوس کشیده ام

دست به دست من بده تا به حذررسیده ام


رمز سماع در رگم ، شوق چکیده ازکفم

تا به جهان سبز تو  با عظمت رسیده ام


راه خطا تو بسته ای ،عین شراب بر لبم

از همه کوزه ها پرم تا به لبت رسیده ام


نقل به کام گشته ام ،مهره نشانه گشته ام

تا که به کوی بی کسان بینفسم رسیده ام


پاک کن این رنگ سیه،جلوه کن ای مرشد ومه

من که در این سوز گنه به اصفیا رسیده ام


تا به کی ازخصم درون،دود به ریش دل کنم

من که به ساحت نظر به لطف حق رسیده ام


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   اسماعیل منیری  

عنوان متن پنجره ی دل یکشنبه 87 شهریور 17  ساعت 10:9 صبح

وقتی تو بیایی

          آب و جارو میکنم

                         خانه ی دلم را

 باز میکنم

                       پنجره هایش را و

                                             ه

                                    و

                          و

                و

                ه

                          و

                                   و

                                             و

                         نفس میکشم در هوایش.

دیگر منت هیچ گلستانی را نمیکشم.


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   اسماعیل منیری  

عنوان متن آره....... سه شنبه 87 شهریور 12  ساعت 10:18 صبح



  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   اسماعیل منیری  

عنوان متن دوست دارم......... سه شنبه 87 شهریور 12  ساعت 10:17 صبح

شب را دوست دارام بخاطر سکوتش

سکوت را دوست دارم بخاطر آرامشش

آرامش را دوست دارم بخاطر بودنش در تنهایی

تنهایی را دوست دارم بخاطر بودنش در عشق و

عشق را دوست دارم بخاطر دوست داشتنش

 


 


 


 


 


 



  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   اسماعیل منیری  

عنوان متن عشقی........... سه شنبه 87 شهریور 12  ساعت 10:13 صبح

من از یه نفر حرف قشنگی شنیدم که می گفت:


آدما جفت جفت آفریده میشدن و از اول زندگی تا آخرش با هم زندگی می کردن


ولی وقتی آدمو هوا از بهشت رونده شدن و به زمین اومدن دیگه نسلهای بعد


هرکدوم جفت خودشونو گم کردن و باید دنباله عشق خودشون روی این دنیای


خاکیه بزرگ بگردن که بعضیا عشقشونو پیدا میکنن و تا آخر عمرشون عاشقونه


زندگی میکنن و بعضیا هم نمیتونن جفتشونو پیدا کنن و تا آخره عمرشون تو


حصرت عشقشون میمونن


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   اسماعیل منیری  

عنوان متن روزی........... سه شنبه 87 شهریور 12  ساعت 10:10 صبح

روزی که دلم پیشت گرو بود دستانم را فشردی گفتی نرو . روزی که پیش دیگری مایل شد کفشانم را جفت کردی گفتی برو

  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   اسماعیل منیری  

عنوان متن بمون............ چهارشنبه 87 شهریور 6  ساعت 10:38 صبح

بعد از مدت ها دوباره شعر گفتم بچه با نظراتتون منو راهنمایی کنید

پیشم بمون

چشمای تو برای من عالم زندگانیه
رنگ چشات برای من امید زندگانیه
من میمیرم اگه تو پیشم نمونی
رنگ دلم آبی شده میشه تو پیشم بمونی
چشمای من منتظرن منتظر رسیدنت
بیا دیگه تنهام نزار فرشته ها ندزدنت ؟
این قلب من میتپه برای تو همینو بس
دق میکنم اگه نیای من میمیرم گوشه قفس
وای رسیدی عزیز من دلم برات تنگ شده بود
عزیز من میدونستی دیشب هیچ ستاره ای غایب نبود
من بودمو تو بودیو ستاره ها مهمونمون
پیشم بمون پیشم بمون پیشم بمون

 


 


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   اسماعیل منیری  

عنوان متن عکس چهارشنبه 87 شهریور 6  ساعت 10:37 صبح

عشق فراموش شده

 

تو که میدونی عشق منی دوست دارم

واسه چی پس تو میگی میخوام برم دیگه دوست ندارم

یادته اون روزا که دستت تو دسته من

حالا تو میخوای بری منو نمیخوای دلبر من

میدونی من بی کسم تو بودی همه کسم

زندیگم تو بودیو حالا من خارو خسم

چرا تو لج میکنی

ابروهاتو کج میکنی

زندگیم تموم شدش برای تو

عمر من حروم شدش به پای تو

واسه تو حاضر بودم ستاره هارو بشمورم

شهرو آتیش بزنم بیام بگم دوست دارم

 

این عکسا هم باحاله ها من خیلی خوشم میاد

 


  نظرات شما  ( )

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

راموس یا آرشاوین
شستر ، رائول آبرویت را خرید.
کاسیاس گفت
روبن خواهد بود.
کاسیاس بهترین دروازه بان
گذینه بعدی بنزما
نخست وزیر ایتالیا خواهان راموس است
شوستر کانوارو را نگه میدارد.
کاسیاس بالاتر از بهترین ها
رونالدو:هواداران منچستر من را ببخشند
همه آماده اند
آخرین تمرین بدن سازی بدون ملی پوشان
رائول و کاسیاس راموس را لایق دانستند.
میاتویچ:رائول و دلپیرو شایسته توپ طلا هستند.
روبن به ال دربی نخواهد رسید.
[همه عناوین(153)][عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ